مدتی پیش مطلبی از آقا دیدم درباره اجتهاد زنان و فقاهت ایشان نظر داده بودند مطلبی که در این پست قرار دادم همانوقت امروز هم چشمم به این فرمایش روشن شد خیلی صریحتر از مطلب قبلی حیفم آمد نبینید!
«بنده اوایل هیچ اعتقادی به این حوزه خواهران نداشتم. حتی یادم هست یک وقت مرحوم قدوسی به مشهد آمده بودند و با بنده مشورت میکردند. من به نظرم آمد که حالا مثلاً چه میخواهید درست کنید؟! بنابراین حوزه خواهران خیلی برایم جا نیفتاد. امّا هر چه گذشته، اعتقادم این شده است که نه، حوزه خواهران اگر با شرایط خودش اداره بشود، بسیار چیز مفیدی خواهد بود و بنابراین بنده حوزههای خواهران را تأیید میکنم. لیکن آن چیزی که مهم است و بنده از آن خائفم، این است که مبادا بیاییم همین برنامه درسیای را که الآن برای طلاّب معمولی وجود دارد عیناً منتقل کنیم به خواهران. من برای این وجهی نمیبینم. بله، اعتقاد بنده این است که ما حتماً فقیه زن و مجتهد زن لازم داریم و گمان من این است که دماء ثلاثه و امثال اینها را غیر از زن هیچکس نمیتواند فتوا بدهد. همه فتواها به نظر من بدون آگاهی از موضوع است. ماها همینطور از بر فتوا میدهیم. زن محرممان یک چیزی به ما میگوید، اگر اهلش باشیم و دنبال بکنیم، یک چیزی از موضوع میفهمیم، بعد ناگهان مسألهای میآید، میبینیم که یک جور دیگرش هم هست. لذاست که در دماء ثلاثه و امثال این چیزهای مخصوص زنها، به نظر من اصلاً فقیه مرد نمیتواند موضوع را تشخیص بدهد، تا آنچه را که در روایات آمده، بتواند متعلق آن احکام و موضوع را بشناسد و فتوا بدهد. این حالا سلیقه بنده است. امّا به هر حال فقیه زن لازم است. لیکن نه این تعدادی که حالا شما دارید تربیت میکنید. این تعداد فقیه زن اصلاً لازم نیست. اگر در همه ایران دهنفر مجتهد زن در هر برههای داشته باشیم کافی است. اگر زیاد نباشد! شما بایستی اینها را به عنوان مبلّغان پابهرکاب خوشروحیهای تربیت کنید که در هر مجموعه زنانه و دخترانه بتوانند بروند و سخن نیک و عمیق و پرمغز بیان کنند. اینها لازم است یک قدری فلسفه بخوانند، لازم است حدیث بخوانند، لازم است با احکام آشنا بشوند، لازم است یک مقدار تاریخ بدانند، تفسیر باید بدانند. این چیزها را باید بدانند. یعنی در واقع باید مبلّغات درست بشوند. منتها مبلّغات عالمه و فاضله و البته باتقوا، این لازم است. اگر برنامه اینجور نباشد، بنده تردید دارم که این برنامه بتواند کارآیی زیادی داشته باشد.» (15/7/1379)
مطلب مرتبط: عمق آزاداندیشی رهبر برچسبهای مرتبط با این نوشته:
|